۷۱ سال پیش شاه و ملکه ثریا اسفندیاری در آستانه کودتای ۲۸ مرداد سفری به عتبات داشتند و هر دو وارد حرم مطهر سیدالشهدا(ع) شدند.
ثریا اسفندیاری بختیاری (۱ تیر ۱۳۱۱- ۴ آبان ۱۳۸۰) در فاصله سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۶ ملکه ایران بود. وی دومین همسر محمدرضاشاه بهشمار میآمد. او فرزند خلیل خان اسفندیاری و نوه اسفندیار خان سردار اسعد بود.
تولد و دوران نوجوانی
ثریا دختر خلیل اسفندیاری و اوا کارل آلمانی در اول تیرماه ۱۳۱۱ در یک خانواده سرشناس بختیاری در اصفهان[۶] زاده شد. او یک برادر و خواهر کوچکتر به نامهای بیژن و لعیا داشت. ثریا تا هشت ماهگی در ایران بود و پس از آن خانوادهاش به دلیل وضعیت نامطلوب بهداشتی در ایران و شیوع آبله برای دوری از خطر بیماری او را با خود به برلین بردند.
وی کودکی را در برلین گذراند و در پاییز ۱۳۱۶ بهاتفاق خانوادهاش به ایران بازگشت. در اصفهان وارد مدرسه آلمانیهای مقیم اصفهان شد و زبان فارسی را نزد معلم خصوصی فرا گرفت. تا ۱۳۲۰ در آن مدرسه به تحصیل پرداخت؛ ولی پس از اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم مدارس آلمانها تعطیل شد. او در ۱۳۲۳ وارد مدرسه مُبلغ (میسیونر)های انگلیسی شد و تا پانزده سالگی در این مدرسه به تحصیلاتش ادامه داد تا اینکه در ۱۳۲۶ بههمراه خانوادهاش به سوئیس رفت. در آنجا زبان فرانسه آموخت و انگلیسی را نیز بعدها در مؤسسهای در لندن تکمیل کرد. ثریا به زبانهای آلمانی، فارسی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و بهدلیل زیبایی مورد توجه شاه قرار گرفت. به وی پرنسسی با چشمان زمردین نیز گفته شدهاست.
ازدواج با محمدرضا پهلوی
انتخاب ثریا برای همسری محمدرضا به وسیلهٔ خواهر بزرگتر شاه، شمس انجام گرفت. شمس در یک مجلس مهمانی در سفارت ایران در لندن که ثریا هم دعوت شده بود، در همان نظر اول او را پسندید و مسئله را با خلیل خان اسفندیاری در میان گذارد. ثریا با آمادگی قبلی برای روبهرو شدن با شاه به تهران آمد. ثریا در خاطرات خود مینویسد که بزرگترین آرزوی او پیش از اینکه ملکهٔ ایران بشود، هنرپیشگی سینما بوده و پیش از اینکه برای اولین دیدار با شاه به کاخ سلطنتی برود، با پدرش شرط کرده بود که اگر شاه او را نپسندید یا او از شاه خوشش نیامد، او را به هالیوود بفرستد.
ولی پهلوی دوم هم مثل خواهرش در اولین نظر او را پسندید و ثریا هم تمایل به این ازدواج پیدا کرد و مراسم نامزدی آنها روز ۶ دی ۱۳۲۹ در نظر گرفته شد. امیدواری آنها این بود که مراسم ازدواج بهزودی برگزار شود، ولی ثریا ناگهان دچار بیماری حصبه شد و روزبهروز هم بیماریاش شدت یافت و همه را دچار نگرانی کرد. ناگزیر مراسم ازدواج بهتعویق افتاد. پس از طی دوران نقاهت، تشریفات عقد و ازدواج در نهایت سادگی در ۲۳ بهمن برگزار شد.
محمدرضا حدود ششسال پس از آنکه فوزیه وی را ترک کرد با ثریا اسفندیاری بختیاری ازدواج کرد. با وجود آنکه شمس، ثریا را برای همسری شاه معرفی کرده بود، ولی ثریا نه به شمس، نه به مادر شاه و نه حتی به شهناز (دختر شاه از ازدواج قبلی) علاقهای نداشت. به گفتهٔ غلامرضا افخمی، برخلاف شایعات، رابطه ثریا با اشرف خوب بودهاست. چرا که اشرف، برادرش را دوست داشت و میدانست که شاه عاشق ثریا است. به گفته اشرف:
«شاه عاشق ثریا بود و اگر ثریا میتوانست برای او جانشینی بیاورد، آنان هیچگاه از هم جدا نمیشدند…»
بعد از چند سال موضوع بچهدار شدن آنها بسیار جدی در دربار مطرح شد و ملکه مادر مرتباً این مطلب را با پسرش در میان میگذاشت. شاه در مهر ۱۳۳۳ با پرنسس ثریا به ایالات متحده رفت و در آنجا آزمایشهای دقیق پزشکی انجام پذیرفت و در مورد او هیچ چیز غیرطبیعی دیده نشد و سرپرست هیئت پزشکی اعلام کردند شما هر دو در کمال سلامت هستید و فقط باید صبر کنید. چند سال بعد نیز فریبرز یک پزشک متخصص آمریکایی را برای انجام آزمایشهای لازم از ثریا، به تهران فرستاد. پزشک مذکور نیز هیچ دلیلی برای حامله نشدن وی نیافت.