به گزارش پایگاه خبری اقتصاد جوان نیوز : این کتاب که به قلم «فاطمه قنبری» نوشته شده است، تاریخ شفاهی دیار کردستان را همراه با تصاویر، اسناد و اسامی شهدای مازنداران مکتوب کرده و در چهار فصل از دوران کودکی، پیش از انقلاب اسلامی، ورود به کردستان و سنندج تنظیم و به چاپ رسیده است.
فاطمه قنبری،که جوان دهه شصتی اهل ساری و فارغ التحصیل رشته ریاضی کاربردی و نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس و ادبیات حماسی است که حدود 12 سالی است که در این حوزه فعالیت دارد و تاریخ شفاهی را به طور تخصصی کار میکند و تاکنون 9 کتاب در حوزه دفاع مقدس نوشته است و از ماجرای گرایش به این عرصه تعریف میکند.
وی میگوید: با توجه به تسلطی که در حوزه کامپیوتر و زبان انگلیسی داشتم طرحی با کنگره شهدا استان مازندان انجام دادم و دورههای تخصصی ادبیات حماسی را نیز گذراندم؛ تاریخ و هر چیز که دارای سند بود را دوست داشتم و این به دلیل دیدگاهی است که ریاضی به من داده بود و در نهایت تاریخ شفاهی را شروع کردم تا حقیقت را آنگونه که هست نشان دهم و با مخاطب فاصلهای نداشته باشم چون میتوانستم قهرمان را روایت کنم نه اینکه مانند داستان قهرمان بسازم.
پژوهشگر حوزه دفاع مقدس ادامه داد: حقایق جنگ را در اسناد تاریخی میتوان شناخت و اگر ما وارد تولید این آثار مکتوب نشویم، از کشورهای دیگر برای ایران تاریخسازی میکنند؛ از مازندران رزمندگان بسیاری به کردستان رفتند و فرماندهان زیادی مانند ابوعمار یا همان «شهید افتخاریان» تقدیم انقلاب اسلامی شد؛ شهیدی که تحصیلات پزشکی در آلمان را رها کرده و وقتی فهمید امام خمینی(ره) به فرانسه آمده است، خود را به امام میرساند تا کسب تکلیف کند و در نهایت به دستور امام(ره) به ایران آمده و رشادتهایی در کردستان میآفریند و امروز وقتی نام شهید افتخاریان در مریوان برده میشود، مردم با احترام از او یاد میکنند.
قنبری گفت: با این حال برای تاریخ شفاهی دوران جنگ به دنبال راوی که در قید حیات باشد، بودیم و در تحقیقات به عمل آمده، به رزمنده جانبازی به نام محمدرضا حبیب زاده احمدی که سابقه حضور طولانی مدت در جبهههای جنگی را داشت، رسیدیم؛ فردی که از سال 1359 تا پس از قطعنامه در کردستان حضور داشت.
وی بیان داشت: حبیب زاده آن زمان نوجوانی بود که در روزهای اول جنگ، به عنوان یک رزمنده عادی در منطقه حضور داشت و برحسب علاقه شخصی به قسمت مخابرات رفته و بیسیمچی جنگ میشود؛ استعدادهای مختلفی توسط فرماندهان از این رزمنده 14 ساله کشف شده و سپس از روستای دزلی به مریوان آمده و مسؤولیت فرمانده گروه ضربت را بر عهده میگیرد و در سن 17 سالگی پای خود را از دست میدهد.
“کاک خاک” روایتی از مظلومیت مردم کردستان و شهدا
نوبت به حاج حبیب رسید با خوش رویی از اینکه چه شد که روایتگری جنگ، وقایع و مظلومیت مردم سنندج را تعریف کرده، سخنش را آغاز کرد و با تواضع و احترام دوران حماسههای رزمندگان و شهدا در خاک کردستان را در صحنه کلمات به تصویر کشید تا بازگوییهای جنگ در این کتاب برای نسل جوان و نوجوان به یادگار بماند و از وضعیت آن زمان و ایثارگریهای بیریا و با معرفت مطلع باشند