ساعت ۹ صبح، اسرا را بدون صبحانه و در گرمای شدید وارد محوطه کردند.
اتوبوسهای مخصوص انتقال اسرا، در حالی که از پشت با نردههای فلزی محصور و بدون امکان تهویه یا ارتباط با راننده بودند، آماده انتقال بودند.
🔸️ گرمای هوا لحظهبهلحظه افزایش مییافت و در ظهر به حدود ۵۰ درجه میرسید.
◽️ اجازهی حرکت یا پناه بردن به سایهها وجود نداشت و هرکس تلاش میکرد از جمع فاصله بگیرد، با حملهی بعثیها مواجه میشد و بهشدت کتک میخورد.
🔸️ سربازان بعثی بهصورت گروهی وارد محوطه میشدند و با اعمال فشار جسمی و روحی شدید، اسرا را شکنجه میدادند.
◽️ بسیاری از آزادگان از شدت گرما، تشنگی و خستگی، بیحال روی زمین میافتادند.
🔸️ در نهایت تونلی انسانی از نیروهای بعثی برای عبور اسرا به سمت اتوبوسها تشکیل شد.
◽️ اسرا در مسیر عبور، با کابل، چوب، باتوم و طناب مورد ضربوشتم قرار گرفته، با بدنهای مجروح و شکسته وارد اتوبوسهایی شدند که از شدت گرما به تنور نانوایی تبدیل شده بودند.
🔻 پس از چهار ساعت، به اردوگاه تکریت رسیدیم. اسرا در حالی که بیهوش یا نیمهجان بودند، با ضربوشتم از اتوبوسها بیرون کشیده شده و به آسایشگاهها پرت میشدند.
◽️ شب هنگام که آمار گرفتیم، در همان یک روز ۱۷ نفر از بچهها به شهادت رسیده بودند…