دبیرکل کمیته ملی المپیک درباره شرایط ورزش کشور و البته دوران حضورش در وزارت ورزش و جوانان به گفتوگو پرداخت. گفتوگویی که میتواند جنجالی و البته قابل تأمل باشد.
به گزارش پایگاه خبری اقتصاد جوان نیوز ، مهدی علینژاد، نامی آشنا در عرصه ورزش کشور است. او پس از سالها ریاست فدراسیون ووشو راهی وزارت ورزش شد تا معاون ورزش قهرمانی این وزارتخانه شود. دورانی که حواشی زیادی داشت و بیشتر این حواشی به اتفاقات مدیریتی استقلال و پرسپولیس مربوط میشد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم و انتخاب حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش و جوانان، علینژاد از سمت خود در وزارت ورزش استعفا کرد و پس از مدتی عدم حضور در مدیریت ورزش کشور با پذیرش سمت دبیرکلی کمیته ملی المپیک به این عرصه بازگشت. با او گفتوگویی مفصل درباره شرایط ورزش کشور و همینطور اتفاقاتی که در زمان حضور او در وزارت ورزش رخ داد انجام دادهایم. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
پس از حدود ۳ سال بار دیگر به ورزش بازگشتید و این بار به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک. پس از انتخابات کمیته ملی المپیک، پیشبینی میکردید که دبیر شوید؟
من با خسرویوفا دوستی دیرینهای دارم. پس از انتخابات کمیته ملی المپیک هم مدام در ارتباط بودیم؛ اما هیچ برنامهای برای اینکه مسئولیتی در کمیته بگیرم نداشتم. فکر هم نمیکردم که روزی مسئولیت دبیرکلی را بر عهده بگیرم.
با توجه به شناختی که از شما و آقای خسرویوفا وجود دارد برخی اعتقاد دارند این همکاری تداوم نخواهد داشت و شاید قبل از اتمام دوره ۴ ساله، به پایان برسد. از این مسئله واهمه ندارید؟
من مطمئن هستم این اتفاق رخ نخواهد داد. اتفاقا روحیات و دیدگاههای من و آقای خسرویوفا به هم نزدیک است. همانطور که گفتم ما سالها با هم همکاری مشترکی زیادی به صورت غیررسمی داشتیم و شناخت کاملی از یکدیگر داریم و حتما همکاری خوبی با هم خواهیم داشت. ضمن اینکه بر اساس قوانین، جایگاهها مشخص است و من در راستای دستورات رئیس کمیته ملی المپیک فعالیت خواهم کرد.
دبیرکلی شما در کمیته ملی المپیک، تمرینی برای ریاست شما در این کمیته محسوب نمیشود؟
به هیچ وجه اینگونه نیست. من برنامهای برای انتخابات آتی کمیته ملی المپیک ندارم و امیدوارم آقای خسرویوفا بار دیگر کاندیدا شود و ریاستاش تداوم پیدا کند.
اگر خسرویوفا در انتخابات کمیته کاندیدا شود، شما کاندیدا نمیشوید؟
به هیچ وجه کاندیدا نمیشوم.
زمانی که برای قبول سمت دبیرکلی کمیته ملی المپیک با خسرویوفا مذاکره میکردید او شرطی مبنی بر اینکه نباید در دوره آتی انتخابات کمیته کاندیدا شوید، نگذاشت؟
اصلا این بحثها بین ما مطرح نیست. تلاش من این است در مدتی که دبیر کمیته ملی المپیک هستم کار خوبی ارائه دهم و اصلا به انتخابات، فکر هم نمیکنم و تصمیمی برای کاندیداتوری ندارم.
اگر خسرویوفا کاندیدای ریاست کمیته ملی المپیک نشود، باز هم برنامهای برای کاندیداتوری ندارید؟
این یک بحث دیگر است که باید در زمان خودش درباره آن صحبت شود. ولی تلاش میکنم به گونهای کار کنیم که آقای خسرویوفا در دور بعدی هم رئیس کمیته ملی المپیک شود.
به نظر میرسد نسبت به زمانی که معاون ورزش قهرمانی بودید سعی میکنید واکنش آرامتری نسبت به مسائل مختلف داشته باشید. چقدر نسبت به آن دوران تغییر کردهاید؟
جنس کار وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک تفاوت دارد و در هر جایی باید متناسب با اقتاضائات آن کار کرد. وظیفه کمیته ملی المپیک، حمایت از فدراسیونها و همراهی با جنبش المپیک است؛ در حالی که وزارت ورزش جایگاه حاکمیتی دارد.
اما به نظر من این تغییر، محسوس است.
انسانها مدام در حال تغییر هستند و من هم از این مسئله مستثنی نیستم. حضرت علی میفرمایند:«هر که دو روزش یکسان باشد زیان دیده است.» من هم تلاش میکنم جزو زیانکاران نباشم.
اگر به گذشته بازگردیم باز هم معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش در دوران حضور سلطانیفر میشوید؟
حتما این سمت را میپذیرفتم. چون همکاری خیلی خوبی با آقای سلطانیفر داشتم.
از عملکردتان در وزارت ورزش راضی هستید؟
در خصوص این موضوع باید دیگران نظر بدهند اما کافی است دورانی که معاون وزیر ورزش بودم را با قبل و بعد از حضورم در این وزارتخانه مقایسه کنید. اتفاقاتی که پس از پایان حضور آقای سلطانیفر و من در وزارت ورزش رخ داد تفاوتها را نشان میدهد.
الان با سلطانیفر در ارتباط هستید؟
بله. هنوز با وی در ارتباط هستم و جویای حال یکدیگر میشویم.
به نظر شما سلطانیفر در وزارت ورزش عملکرد موفقی داشت؟
به نظر من آقای سلطانیفر یکی از موفقترین مسئولان ورزش کشور در تاریخ بوده است. من این ادعا را میتوانم با فکت اثبات کنم که البته نیاز به یک مصاحبه مفصلتر دارد و باید بیشتر درباره اینکه در آن دوران چه اتفاقاتی رخ داد و چه شرایطی وجود داشت و در آن وضعیت چه دستاوردهایی داشتیم، صحبت کنیم.
در دورانی که در وزارت ورزش بودید حواشی و انتقاداتی پیرامون سیاستهای این وزارتخانه پیرامون دو باشگاه استقلال و پرسپولیس وجود داشت.
درباره استقلال و پرسپولیس ما کار ویژهای انجام دادیم و آن هم زمینهسازی برای خصوصیسازی این دو باشگاه بود. حتی زمانی که آقای حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش و جوانان مشغول به کار شد عنوان کرد ما پاس گل را دریافت کردیم و فقط باید گل بزنیم. بعدها هم یک مصاحبه دیگر انجام داد و گفت که بیشتر کار خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس را علینژاد انجام داده بود. این کار بزرگترین خدمتی بود که به سرخابیها شد. در دوران کرونا هم به دلیل شرایطی که وجود داشت و ما هم نمیتوانستیم پولی به استقلال و پرسپولیس پرداخت کنیم، آنها را به گونهای اداره کردیم که متضرر نشوند. در آن زمان این دو تیم جایگاههای اول و دوم لیگ را در اختیار داشتند.بعدها هزینههای استقلال و پرسپولیس چند برابر شد و پس از دوران حضور ما در وزارت ورزش هم حال و روز آنها را دیدید. اینکه عدهای در آن زمان به دنبال ایجاد حاشیه بودند به این خاطر بود که منافعشان قطع شده بود. متأسفانه این عده تریبون هم داشتند و از همین تریبونهایشان حقایق را به گونهای دیگر جلوه میدادند. در آن دوران پرسپولیس دو بار نایب قهرمان آسیا شد و چنین موفقیتی دیگر بهدست نیامد.
و شایعه پرسپولیسی بودن آقای سلطانیفر.
او طرفدار هیچ تیمی نبود و برایش استقلال و پرسپولیس فرقی نداشت. اگر یکی از تیمها موفقتر از تیم دیگری بود به عوامل دیگری بستگی داشت. در یکی از دربیها که من و آقای سلطانیفر از نزدیک بازی را تماشا میکردیم، حواسم بود ببینم از حالات او متوجه می شوم که طرفدار کدام تیم است؛ اما چیزی دستگیرم نشد.
شما این دوره پیشنهادی برای معاونت وزارت ورزش داشتید؟
هیچ پیشنهادی برای معاونت وزارت ورزش به من نشد.
رابطه شما با دنیامالی چطور است؟
رابطه بسیار خوبی با آقای دنیامالی دارم. او از دوستان قدیمی من است و زمانی که رئیس فدراسیون قایقرانی بود و من هم در فدراسیون ووشو حضور داشتم، نگاه توسعهمحوری به ورزش داشتیم و با هم مشورت میکردیم. خیلی خوشحال هستم که آقای دنیامالی در حال حاضر وزیر ورزش است و بار دیگر افتخار همکاری با او را دارم.
فکر میکنید میتواند در وزارت ورزش موفق باشد؟
به نظر من آقای دنیامالی میتواند به عنوان وزیر ورزش عملکرد موفقی داشته باشد.
از زمان تأسیس وزارت ورزش و جوانان، چه کسی را موفقترین وزیر ورزش میدانید؟
به نظر من آقای سلطانیفر موفق ترین وزیر ورزش کشور محسوب میشود.
به نظر میرسد علاقه زیادی به او دارید؟
من به کار او اعتقاد دارم. آمار و ارقام، این ادعا را اثبات میکند. امیدوارم آقای دنیامالی از آقای سلطانیفر هم موفقتر باشد. الان برای قضاوت در این خصوص، زود است.
به عنوان کسی که سالهاست در عرصه مدیریت ورزش کشور فعالیت دارید، مهمترین چالش این حوزه را چه چیزی میدانید؟
به نظر من مهمترین چالش ورزش کشور، منابع مالی است. با توجه به اینکه هزینهها مدام افزایش پیدا میکند، چالشی جدی در این خصوص داریم. چالش دیگر عدم استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی در ورزش است. این مسئله ناشی از یک اشکال قانونی است؛ چون تا زمانی که فدراسیونها نهادهای عمومی غیردولتی باشند ریاست فدراسیون شغل محسوب میشود و نمیتوان از ظرفیت مدیران ارشد ورزش کشور استفاده کرد. در دنیا برای ریاست فدراسیونها از ظرفیت مدیران ارشد مثل وزرا استفاده میکنند. اگر فدراسیونها به سازمانهای غیردولتی تبدیل شوند، این مشکل حل میشود. در دوره حضور ما در وزارت ورزش، لایحهای تدوین شد که این کار انجام شود و حتی رئیس جمهوری وقت هم آن را امضا کرد؛ اما مسکوت ماند. البته شنیدهام در حال حاضر هم این نگاه وجود دارد و قرار است لایحه آن یک بار دیگر احیا شود. آقای قالیباف هم اعتقاد دارد ماهیت فدراسیونها باید تغییر کند.
در دورهای که مسئولیت معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش را بر عهده داشتید اساسنامه تیپ فدراسیونها ابلاغ شد. از این اساسنامه انتقادهای زیادی صورت گرفت و گفته شد که شما آن را تدوین کرده بودید. ضمن اینکه علاوه بر این اساسنامه الحاقیهای به فدراسیونها ابلاغ شد که در آن آمده بود که رئیس مجمع فدراسیونها باید وزیر ورزش باشد. این الحاقیه مصوبه هیات دولت را داشت؟
اساسنامه تیپ فدراسیونها مهر ۱۳۹۸ به تصویب هیئت وزیران رسید؛ در حالی که من ۲ ماه پس از تصویب اساسنامه، معاون وزیر ورزش شدم و در دوره من این اساسنامه فقط ابلاغ شد. چون فرایند تصویب آن در شورای نگهبان طول کشیده بود. این که میگفتند در دوره من این اساسنامه نوشته شد یکی از تصورات اشتباهی است که برخی دوستان داشتند. در نوشتن اساسنامه کارگروهی ۲۰ نفره نقش داشتند که افرادی همچون رغبتی، اسبقیان، پولادگر، محمدیان و … در جلسات شرکت میکردند. البته اساسنامهای که به تصویب رسید با آن اساسنامه که توسط کارگروه تدوین شده بود، تفاوت دارد. چون در شورای معاونان دچار تغییر شد. نکته بعدی اینکه در مهرماه سال ۹۸ یعنی همان زمان که این اساسنامه در هیات دولت مصوب شد، پنج، شش ماده هم به صورت جداگانه تایدییه هیات دولت را دریافت کردد. این الحاقیه چون مصوبه هیات دولت را دارد، فاقد اشکال قانونی است.
چرا الحاقیه در همان اساسنامه نیامده بود؟
این مسئله به دلیل برخی ملاحظات بینالمللی بود. چون قرار بود اساسنامه تاییدیه مجامع بینالمللی ورزش را دریافت کند. برخی از فدراسیونهای بینالمللی با ریاست وزارت ورزش در مجامع فدراسیونها مخالف هستند و البته برخی دیگر از فدراسیونهای بینالمللی مشکلی با این موضوع ندارند. از آنجایی که قرار بود این اساسنامه برای همه فدراسیونها باشد، الحاقیه در آن لحاظ نشد.
نظر شما به عنوان کارشناس مدیریت ورزش کشور درباره اساسنامه تیپ فدراسیونها چیست؟
همه امکانات ورزش کشور متعلق به دولت است و ما نمیتوانیم بگوییم در اساسنامه فدراسیونها وزیر ورزش حضور نداشته باشد. چطور نمایندههای باشگاهها و هیاتها، مربیان و داوران و ورزشکاران عضو مجمع هستند؛ اما کسی که همه این امکانات را در اختیار فدراسیون قرار داده عضو مجمع نباشد؟
آیا یک رأی، ارزش این همه استرس و … را دارد؟
موضوع فقط یک رأی نیست؛ موضوع این است که باید به حاکمیت در ورزش احترام بگذاریم.
بهتر نیست وزارت ورزش برای انجام حاکمیت، نگاه نظارتی نسبت به فدراسیونها داشته باشد؟
مجامع فدراسیونها جایگاه نظارتی دارند و بر همین اساس است که وزارت ورزش هم باید عضو این مجامع باشد. سوال اینجاست که اگر وزارت ورزش عضو مجامع فدراسیونها نباشد، اتفاقات عجیبی رخ میدهد؟ پاسخ من به این سوال خیر است. کما اینکه اساسنامه فدراسیون فوتبال در دوره حضور من در وزارت ورزش نوشته شد و با وجود اینکه وزارت ورزش ۲ رأی در مجمع فدراسیون فوتبال داشت، اما تصمیم گرفتیم از مجمع خارج شویم.
اما این اتفاق، تصمیمی بود که باید میگرفتید و چاره دیگری نبود؛ چون فشار فیفا بود و احتمال داشت فدراسیون فوتبال ایران تعلیق شود.
ما میتوانستیم این موضوع را نپذیریم.
فوتبال ایران تعلیق میشد.
مدیران پیش از ما مقابل این موضوع خیلی ایستادگی کردند؛ اما ما این کار را نکردیم. چون احساس کردیم عدم حضور ما در مجمع باعث خواهد شد اتفاق بدی برای فوتبال ایران رخ ندهد. ضمن اینکه نه در ورزش که در حوزههای دیگر هم مگر هر چیزی نهادهای بینالمللی میگویند ما میپذیریم؟ حتی در موضوع ماهیت فدراسیون فوتبال، فیفا پذیرفت فعلا ماهیت آن، نهاد عمومی غیر دولتی باشد. فکر نکنید مسئولان ورزش کشور آنقدر ذلیل هستند که هر چه مجامع بینالمللی ورزش بگویند، بپذیرند. جمعبندی ما در خصوص مجمع فدراسیون فوتبال این بود که نماینده وزارت ورزش حضوری افتخاری در آن داشته باشد.
و صحبت پایانی.
سال نو را به همه مردم تبریک میگویم. امیدوارم سال۱۴۰۴ برای مردم ایران پر از موفقیت، نشاط و شادی باشد. انشاءالله ما در ورزش بتوانیم این نشاط و شادی را برای مردم به ارمغان بیاوریم. در ۱۴۰۴ چند رویداد مهم بینالمللی مثل بازیهای کشورهای اسلامی و بازیهای آسیایی جوانان را داریم که به امید خدا نتایج خوبی کسب کنیم .