به گزارش اقتصادجوان نیوز، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشته احمد مسجدجامعی آمده است: «چندی پیش در یک گزارش رسانهای کسی دربارۀ مختار ثقفی گفت که او انقلابی نبود. اینکه یک جریان تاریخی را در چهارچوب واژگان و معانی امروزی تعریف کنیم، چندان پذیرفتنی نیست. سریال مختارنامه پیشترها در رسانۀ سراسری ساخته شد و چون برای مردمان دلنشین است، بارها پخش شده است. همان زمان ساختن سریال نیز صدای مخالفتهایی شنیده شد و البته موافقانی دانشمند هم از ساخت این اثر حمایت کردند. به هر حال مختار بهرغم موافقتها و مخالفتها نهتنها میان مردم امروز سرزمین ما بلکه در طول تاریخ مورد توجه فراوان بوده است. از این رو سرودههای مستقل فراوانی دربارۀ او در دست است که سابقۀ آنها تا قرن پنجم میرسد و از این زبان به بسیاری از زبانهای شرقی برگردانیده شده است. برخی از این منظومهها تا ۳۰۰۰۰ بیت دارند و برخی دیگر به نثر هستند و میتوان آنها را در قالب جریانی ادبی – حماسی پیگیری کرد.
بر مزار او در کنار مسجد کوفه، ایرانیان از اظهار علاقه هیچ کم نمیگذارند. برخی از خاندانهای معتبر پایتخت با نام خانوادگی ثقفی به این پیوستگی افتخار میکنند؛ از جمله خانوادۀ همسر مرحوم امام که در پیشینۀ آنها دانشمندان بنامی بودهاند. برخی محلات و کوچههای تهران با همین نام خوانده میشوند، ازجمله کوچۀ ثقفی در بازار آهنگرها که البته نام آن با این خاندان پیوندی ندارد. در تعزیهها و نمایشهای شاد و سنت نقاشی ایرانی نیز مختار جایگاه ویژهای دارد. پدر مختار ثقفی از کسانی بود که در فتوحات عربی قرن نخست هجری در زمان خلافت عمر در جنگ معروف به جسر در نزدیکی کوفۀ بعدی در زیر پای پیلی که در سپاه ایران بود کشته شد و برادر و عموی او نیز کشته و ایرانیان پیروز شدند.
قبیلۀ ثقیف که به طور عمده در حجاز در منطقۀ طائف در شمال مکه ساکن بودند به فرهیختگی، سواد و داشتن خط و ربط مشهور بودند و کلمۀ ثقافه به معنای فرهنگ با این سابقه بیارتباط نیست. در جریان قیام مختار برای خونخواهی حسین سیدالشهداء انبوهی از ایرانیان در آوردگاه او جمع شدند اما عجب آنکه میان یاران حسین سیدالشهداء در روز عاشورا نام هیچ ایرانی دیده نمیشود و حتی در وقایع کوفه پس از ورود جناب مسلم بن عقیل، چهرهای با چنین شناسنامهای نمیشناسیم. حال چگونه است که ظرف دو – سه سال پس از واقعۀ کربلا تا این حد شاهد حضور ایرانیان در پاسداشت مقام حسین و یاران او هستیم.
مختار بر اساس روایت مختارنامهها و البته واقعیتهای تاریخی، کاری بزرگ انجام داد. او در شناسایی و مجازات مسببان واقعۀ کربلا قدم برداشت و در این کار موفق بود و ذکر خیری از او در گفتار علی ابن حسین زینالعابدین داریم که دل اهل بیت را شاد کرد. اما این کار او به مدد یاری مالی و معنوی و جانی ایرانیان یا همان موالی کوفه ممکن شد. ایرانیان از همان آغاز قیام که به حکومت بیش از یک سال او انجامید، به دادن باج و خراج مناطق مختلف ایران به او ادامه دادند. یعنی در واقع او را به عنوان خلیفه و حاکم پذیرفته بودند. از سوی دیگر راوی میگوید از بین سپاهیان مختار عبور کرده و جز فارسی سخن دیگری نشنیده. این روایت، گزافهگویی و اغراق نیست، زیرا اتفاقاً چند جملۀ موجود به فارسی در روایتهای تاریخی سدۀ اول در همین دورۀ مختار در کوفه به زبان آمده، مثلاً «این بار دروغ گفت» که به همین ترتیب در تاریخ طبری ذکر شده است.
با چنین رویکردی مختار به قدرت رسید. او نخستین کسی است که از قریش برنیامده بود و در این حال حکومت برپا کرد. شاید از این روست که مورخان رسمی نام او را در سلسلۀ خلفا نیاوردهاند. برای شکست مختار دلایلی برشمردهاند اما شاید یکی از آنها مورد غفلت واقع شده و آن رفتار کینهجویانۀ بزرگان و شیوخ قبایل عربی کوفه با او بود که عملاً همچون ماجرای کربلا حتی پس از نوشتن نامه به حسین سیدالشهداء همدست شامیان شدند. این رفتار ناشی از شیوهای است که مختار در تقسیم اموال داشت و در آن به عرب و غیر عرب به تساوی حقوق میداد و موجب رنجش بزرگان طوایف عربی در کوفه شده بود. با این همه حکومت او به مراتب از قیام توابین و قیام حرّه و قیام فرزندان زبیر کارسازتر بود زیرا آنها کاری از پیش نبرده بودند اما مختار دست کم همۀ سران سپاه کوفه را که در کربلا حاضر شده و به جنایتهای خود افتخار میکردند به سختترین صورت به همان شیوه که عمل کرده بودند مجازات کرد. با همۀ این احوال معلوم نیست که چرا از آن همه توان ایرانیان که در کار مبارزۀ مختار با خلافت شام مشارکت داشتند در نقل وقایع آغاز و انجام کربلا خبری نیست. آیا آنجا هم گروههای ممتاز عرب مانع ظهور و بروز توانایی و اخبار ایرانیان شدند؟ آیا اصلاً کسی با آنها تماس گرفت و از آنها خواست که به مدد لشکر حق بپیوندند؟ آیا در آن شرایط امکان تماس مستقیم با آنها جز از طریق شیوخ قبایل وجود داشت؟ آیا میتوان گفت که شهادت حسین سیدالشهداء و وقایع کربلا آنقدر گسترده و تأثیرگذار بوده است که ایرانیان را یکباره به حرکت واداشت تا به حمایت همهجانبه از خونخواهان آن حضرت بپردازند؟ جالب آنکه روایتگران نخستین قیام مختار باز هم چندان نشانی از ایرانیان نمیدهند.
به هر حال قیام مختار، ایرانیان را پس از تقریباً نیم قرن سکوت وارد عرصۀ تأثیرگذاری در سیاست کرد و همین جریان بود که از میانشان کسانی برخاستند که دور از کوفه و شیوخ عرب، در خراسان بزرگ بهویژه مرو و نیشابور هستههای مبارزه و مقاومت علیه بنیامیه را تشکیل دادند و در روز عاشورا، پس از یک روز توقف در پشت دیوار شهر، وارد کوفه شدند و سرانجام خلافت امویان را به زیر کشیدند. بنابراین، حرکت مختار نه تنها در زمان خودش بلکه پس از آن نیز همچنان، بهویژه میان ایرانیان و دوستداران اهل بیت امتداد یافت و از همینروست که توانست وارد ادبیات شعری و داستانی و حماسی ماندگار زبان فارسی شود و از آنجا به گسترههای دیگری راه یابد.»
انتهای پیام