خودکفایی غلات در چین صرفاً یک سیاست کشاورزی نیست؛ راهبردی امنیتی برای بقا و ثبات سیاسی است. رهبران چین با تجربه تاریخی قحطی، فشارهای ژئوپلیتیک و احتمال استفاده از غذا بهعنوان سلاح تحریم، تلاش کردهاند «کاسه برنج» این کشور را از بازار جهانی جدا نگه دارند.
به گزارش پایگاه خبری اقتصاد جوان، خودکفایی غلات در اندیشه سیاسی و اقتصادی چین، مفهومی فراتر از تولید کشاورزی دارد و مستقیماً با امنیت ملی، ثبات اجتماعی و تداوم حاکمیت سیاسی گره خورده است. حسین شیرزاد، تحلیلگر مسائل توسعهای حوزه کشاورزی، در یادداشتی تحلیلی با اشاره به سیاستهای غذایی چین تأکید میکند که نگرانی اصلی رهبران این کشور، وابستگی راهبردی به واردات غلات و امکان تحریم غذایی توسط قدرتهای جهانی است.
چین؛ جمعیت عظیم، زمین محدود
چین نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت جهان را در اختیار دارد، اما سهم آن از زمینهای قابل کشت جهانی کمتر از ۹ درصد است. این نابرابری ساختاری، در سالهای اخیر با کاهش زمینهای زراعی تشدید شده؛ بهطوریکه طبق آمار رسمی دولت چین، این کشور بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ بیش از ۵ درصد از اراضی قابل کشت خود را به دلیل تخریب محیط زیست، مصرف بیرویه کود، کمبود آب و تغییرات اقلیمی از دست داده است.
مطالعات مشترک پژوهشگران چینی و آمریکایی نشان میدهد که تغییرات اقلیمی و آلودگی ازن، تنها بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۰، تولید ملی غلات چین را بهطور میانگین ۱۰ درصد (معادل ۵۵ میلیون تن در سال) کاهش داده است.
خاطره قحطی؛ عامل شکلدهنده سیاست غذایی
درک حساسیت چین نسبت به امنیت غذایی بدون توجه به تاریخ ممکن نیست. قحطی بزرگ سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ که در پی سیاستهای «جهش بزرگ به جلو» رخ داد، جان حدود ۳۰ میلیون نفر را گرفت و زمینهساز بیثباتیهای سیاسی بعدی از جمله انقلاب فرهنگی شد. این تجربه تاریخی، اثر عمیقی بر روان جمعی و تصمیمگیری نخبگان حزب کمونیست چین گذاشته است.
از نگاه رهبران چین، قحطی مساوی با شورش، و شورش مساوی با فروپاشی قدرت است. به همین دلیل، امنیت غذایی از سال ۱۹۴۹ تاکنون همواره یکی از اولویتهای غیرقابل مصالحه حکومت چین بوده است.
ترس از تحریم غلات؛ غذا بهمثابه سلاح سیاسی
یکی از نگرانیهای کلیدی چین، استفاده از غلات بهعنوان ابزار فشار سیاسی است. تاریخ تجارت جهانی غذا نشان میدهد که تحریمهای غذایی سابقهدار هستند. در دهه ۱۹۷۰، ایالات متحده صادرات غلات و سویا را محدود کرد و در سال ۱۹۸۰ نیز تحریم غذایی گستردهای علیه اتحاد جماهیر شوروی اعمال شد.
چین نگران است که در صورت تشدید تنشهای ژئوپلیتیک با آمریکا یا متحدانش، غذا نیز به فهرست تحریمها افزوده شود؛ بهویژه آنکه بسیاری از صادرکنندگان اصلی غلات، همپیمان واشنگتن هستند.
با وجود اغراقها، تردید پابرجاست
اگرچه بسیاری از تحلیلگران معتقدند تحریم غلات علیه چین در شرایط کنونی بعید و کماثر است و ذخایر راهبردی این کشور توان مهار شوکهای کوتاهمدت را دارد، اما تردید پکن نسبت به بازار جهانی غذا از بین نرفته است. چین ترجیح میدهد حتی با هزینه اقتصادی بالاتر، کنترل زنجیره تأمین غذا را در داخل حفظ کند.
سیاست خودکفایی غلات؛ از زمین تا بازار
چین طی چهار دهه گذشته، مجموعهای از سیاستهای سختگیرانه را برای تحقق خودکفایی غلات اجرا کرده است؛ از جمله:
- کنترل شدید تغییر کاربری زمینهای کشاورزی
- تعیین «خط قرمز» حداقل ۱۲۰ میلیون هکتار زمین زراعی
- الزام کشاورزان به کشت غلات
- سرمایهگذاری گسترده در بذرهای پرمحصول و تحقیقات کشاورزی
- قیمتهای حمایتی بالاتر از هزینه تولید
- ذخایر عظیم راهبردی گندم، برنج و ذرت
- سهمیهبندی و کنترل واردات غلات
- توسعه زمینهای کشاورزی با کیفیت بالا
این سیاستها اگرچه باعث شده قیمت داخلی غلات در چین بالاتر از بازار جهانی باشد، اما از نگاه سیاستگذاران چینی، هزینه وابستگی غذایی بسیار سنگینتر از هزینه تولید داخلی است.
شی جینپینگ و دکترین «کاسه برنج چینی»
شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، بارها تأکید کرده است:
«کاسه برنج مردم چین باید محکم در دست خودمان باشد و عمدتاً از غلات چینی پر شود.»
در همین راستا، دولت چین علاوه بر تقویت تولید داخلی، در زمینهای کشاورزی خارج از کشور نیز سرمایهگذاری کرده و همزمان با کمپینهایی مانند «بشقاب پاک»، بهدنبال کاهش ضایعات غذایی است.
در اندیشه چینی، خودکفایی غلات نه یک سیاست اقتصادی، بلکه ستون امنیت ملی است. تجربه تاریخی قحطی، محدودیت منابع طبیعی، فشارهای ژئوپلیتیک و بیاعتمادی به بازار جهانی، چین را به مسیری سوق داده که در آن غذا، همانقدر راهبردی است که انرژی، فناوری و دفاع. برای پکن، غلات فقط خوراک نیست؛ ضمانت بقا و ثبات سیاسی است.
/مهر