دکتر فتانه حاجیلو، در خصوص تاثیر نیروی انسانی در توسعهی جوامع، اظهار کرد: رکن اساسی بهوجود آمدن زندگی اجتماعی و جامعه، وجود انسان و فعالیتهای آن در دورههای مختلف تاریخی است و نقش اساسی فعالیت انسان در سیر تکامل تاریخی زندگی بشر باعث شده تا غالبا از انسان بهعنوان نیروی کار و نیروی انسانی یاد شود.
وی افزود: مفهوم نیروی انسانی نخستین بار در علم اقتصاد مطرح و انسان بهعنوان نیروی کار دیده شده است که این نگاه، یک نگاه ابزاری است؛ مثل نگاه به پول و منابع طبیعی که بهعنوان ابزارهایی برای تولید سرمایه و ثروت مطرح هستند و حتی در دورههای اولیهای که علم جامعه شناسی بهوجود آمد نیز در نظریههای مختلفی از جمله مارکس به نقش انسان بهعنوان عاملی در انباشت سرمایهی فیزیکی اشاره شده است.
وی با اشاره به تداوم نگاه ابزارگونه به انسان در دههی ۱۹۵۰میلادی و بعد از جنگ جهانی دوم که شرایط خاص اجتماعی در جهان حاکم بود، خاطرنشان کرد: حرکت برای بازسازی جهانی در دورهی مذکور نیازمند وجود نیروی انسانی بود و یک نگاه ابزار گونه در بطن انتظارات از انسان وجود داشت تا اینکه در دهههای ۱۹۸۰و ۱۹۹۰ میلادی نظریهی جدیدی به میان آمد؛ بطوریکه مفهوم توسعه در دنیا مطرح و نیروی انسانی بهعنوان یک عامل اصلی و نقش پیشبرنده در جامعه شناخته شد و میتوان گفت نیروی انسانی یکی از اضلاع مهم مثلث توسعهی جوامع را تشکیل میدهد.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز با اشاره به نظریههای «آمارتیا سن»، اقتصاددان هندی و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در دههی ۱۹۹۰ میلادی اضافه کرد: آمارتیاسن در نظریههای خود بهجای استفاده از نیروی انسانی از عبارت «قابلیت انسانی» بهره برده و صحبت از ارزش، خلاقیت و فرصتهای انسانی به میان میآورد که البته این فرصتها در هر جامعهای با ارزشهای فرهنگی و شرایط حاکم بر آن جامعه میتواند متفاوت باشد.
وی با بیان اینکه آمارتیا سن در نظریهی خود، یک نگاه شرقی و ارزشی به انسان و قابلیتهای آن بخشیده است، تأکید کرد: او معتقد است اگر در هر جامعهای مطابق با ارزشهای آن، آزادی را در اختیار انسان قرار دهیم تا از خلاقیتها و تواناییهای خود استفاده کند، جامعه حرکتی رو به جلو خواهد داشت و این موضوع همان چیزی است که در مبانی ارزشی و فکری جامعهی ما نیز به دنبال آن هستیم.
حاجیلو افزود: نگاه به مقولهی نیروی انسانی در فرهنگ اسلامی یک نگاه ابزاری مثل غرب نیست بلکه یک نگاه ارزش محور است؛ لذا اگر نگاه به انسان را نه بهعنوان ابزار بلکه بهعنوان یک عامل ارزشی صاحب اندیشه و خلاقیت مطرح کرده و جایگاه انسان را در امر توسعهی کشور تغییر دهیم، وضعیت اجتماعی تغییرات زیادی را شاهد خواهد بود.
استاد دانشگاه تبریز با بیان اینکه داشتن تغذیهی کافی و خدمات بهداشتی مطلوب قطعا باعث افزایش طول عمر انسان میشود، ادامه داد: بهطور مثال اگر در ۱۰۰ سال گذشته، متوسط امید به زندگی ۵۰ سال بود، اکنون به حدود ۸۰ سال رسیده است و این افزایش دامنهی زندگی و کاهش مرگ و میر در سنین بالا، باعث گسترده شدن بخش مربوط به هرم سنی در سنین بالاتر شده است.
حاجیلو افزود: متأسفانه علیرغم اینکه موضوع افزایش سالمندی یک موضوع جهانی محسوب میشود، اما در کشور ما در حال تبدیل شدن به یک چالش است و متاسفانه آنطورکه باید بسترسازی مناسبی برای چنین شرایطی انجام نگرفته و امکانات مناسبی برای بهره مندی سالمندان از رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی مناسب مهیا نشده است.
وی اضافه کرد: نگاه جوانان نسل امروزی به آینده در آینهی سالمندان امروز است و این عامل یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار برای کاهش تمایل جوانان به ازدواج و فرزندآوری و در نهایت کاهش جوانی جمعیت است.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز یادآور شد: جوانان از حالا به فکر آیندهی خود و در حال تلاش برای کسب مناسب ترین موقعیت در آینده پیش رو هستند، اما با نگاهی به وضعیت کنونی جامعه دستیابی و حرکت به سمت آن آیندهی دلخواه و مورد انتظار خود را کمرنگ میبینند.
وی همچنین تأکید کرد: علاوه بر دلایل طبیعی، بروز اشتباه در سیاست گذاریهای اجتماعی در دورههای گذشته بهصورت متوالی نیز شاید یکی از مهمترین دلایل مشکلات مورد بحث در مورد سالمندی و کاهش تمایل جوانان به ازدواج در کشور باشد. البته شرایط کنونی هنوز به مرحلهی بحران جمعیت نرسیده و ما پتانسیل و فرصتهای زیادی برای اصلاح مسائل مربوط به جمعیت در کشور داریم که نیازمند یک همت بالا و برنامه ریزی صحیح و بدون درگیری با مسائل حاشیهای است.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار کرد: متولدین دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ که اکنون به مرحلهی سالمندی رسیدهاند، شرایط اجتماعی مختلفی چون بحران اشتغال، مسکن، آموزش، جنگ و بسیاری از مسائل دیگر را تجربه کردهاند و نسلهای بعدی آنها که در آن دوران خردسال بوده و همهی مشکلات دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را به عینه دیدهاند، تجربه جالبی از این مسائل ندارند و موضوع مهم این است که خردسالان آن دوران که اکنون به دوران جوانی و بزرگسالی رسیدهاند، آیندهی خود را مبهم دیده و آیندهی خوشایندی برای خود متصور نیستند.
حاجیلو در خصوص تمهیدات دولت برای موضوع جوانی جمعیت و تصویب قانون جوانی جمعیت در این راستا، گفت: ممکن است که یک دستور تبدیل به قانون شود و در کشورمان نیز طرحهای بسیاری وجود دارد که به قانون تبدیل شدهاند اما آیا ضمانت اجرایی برای آنها وجود دارد یا اصلا کفایت میکنند؟ مسئولین در قانون جوانی جمعیت تنها یک سوی قضیه را دیدهاند و البته این قانون میتواند قانون خوبی نیز باشد اما به شرطی که تمامی ارگانهای مسئول به وظایف خود عمل کنند.
وی ادامه داد: کشور ما نیز مانند هر نظام اجتماعی دیگر یک سیستم است که تمامی اجزای آن مرتبط با یکدیگر هستند و اگر یکی از این چرخ دندهها درست کار نکند یا یکی از حلقههای زنجیره پاره شود، سیستم با مشکل مواجه خواهد شد.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز در عین حال افزود: اگر ما به مسئلهی فرزندآوری نگاه ابزاری داشته باشیم و مثلا با اعطاء خودرو، تسهیلات و… بخواهیم به آرمان جوانی جمعیت دست یابیم، این هدف اتفاق نمیافتد و این در واقع نوعی شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت سیاست گذاری اجتماعی و توجه به نیازها و تقاضاهای اجتماعی صحیح روز است.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخش اقتصاد، مسکن، اشتغال، آموزش، خدمات بهداشتی و تأمین اجتماعی جامعه اصلاح شده و سیستم اجتماعی در همهی این زمینهها درست عمل کند، تصویری از جامعه ساخته میشود که جوان با نگاه کردن به آن، نسبت به فرزندآوری ترغیب میشود و درواقع اگر شرایط مناسبی فراهم شود، جوان راه کسب درآمد را نیز پیدا میکند و نیازی به دادن وعده و وعید نیست.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا در دهههای پیشین، اغلب خانوادهها پرجمعیت بودند اما اکنون نه، گفت: نظام اجتماعی یک نظام پویا بوده و دائما در حال تغییر و تحول است و هر لحظه نیازهایش با نیازهای قبلی تغییر کرده و تقاضاهای مربوط با آن نیازها هم متفاوت است. لذا شرایط اجتماعی فعلی قابل مقایسه با ۵۰ سال قبل نیست و نیازهای نسلهای امروز با نسلهای دهههای قبلی بسیار متفاوت است.
وی افزود: ما متأسفانه در نیازسنجی و شناخت جامعه مشکل داریم و این مشکل زمانی مضاعف میشود که افراد جامعه نیز در تشخیص نیازهای خود مشکل داشته باشند. قبلا فضای ارتباطی مردم بسیار محدود بود اما امروز فضای ارتباطی بسیار گسترده تر شده و از طرفی تغییرات دنیا هم بسیار سریع و متنوع است و لذا وقتی جوانان در معرض این اتفاقات قرار میگیرند، حتی اگر خودشان هم نخواهند، ناخودآگاه قیاس و تطبیق بین شرایط موجود و شرایط خارجی به سرعت انجام میگیرد.
حاجیلو با اشاره به انواع نیازهای هنجاری، مقایسهای و احساسی در جامعه تاکید کرد: اغلب نیازها در گذشته از نوع هنجاری بود اما اکنون بیشتر نیازهای جامعه از نوع مقایسهای و تطبیقی است و قطعا در چنین حالتی که شرایط داخلی با خارجی بسیار متفاوت بوده و سیستم هم در نیازسنجی کارآمد نیست، دچار مشکل خواهد شد.
وی با انتقاد از عملکرد سیاستگذاران و صاحب نظران در شناخت نیازها و تقاضاهای جوانان گفت: متأسفانه اکثر سیاستگذاران و صاحب نظران دست بسته نشستهاند و به جای اینکه با سرعت آنها را شناسایی کرده و با بسترسازی معادل آنها را مطابق با ارزشها و هنجارهای جامعه فراهم سازند، فقط نگاه میکنند که در جوامع بیرونی چه چیزی عرضه میشود و سپس به جوانان توصیه میکنند که آن ارزشها مخالف با ارزشهای داخلی است و نباید به سمت آن بروند. در نتیجه سیاستگذاران داخلی هیچ اقدام پیشگیرانهای در این خصوص نداشته و فقط جوانان را نهی میکنند.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز همچنین در پاسخ به این سوال که چرا تمایل به فرزندآوری در جامعه کمرنگ شده است، اظهارکرد: امروز عشق به فرزند، تنها در داشتن فرزند خلاصه نمیشود و البته عشق به فرزند در جوانان امروز بسیار عمیق تر است زیرا قبلا اگر افراد فقط در طلب داشتن فرزند بودند اما اکنون آگاهانه تر نسبت به این موضوع نگاه کرده و معتقد هستند که فرزند، ابزار و متعلق به پدر و مادر نیست بلکه خودش یک فرد مجزا است و پدر و مادر، مسئولیتی در قبال تامین آینده فرزندشان دارند و چون جوانان امروزی کاملا آگاهانه و با سنجیدن تمامی زوایا به بحث فرزند آوری نگاه میکنند، از به دنیا آوردن فرزندان زیاد تا زمان مهیا کردن امکانات لازم برای تمامی فرزندان ابا دارند.
وی همچنین در خصوص افزایش شکلگیری بحث ازدواج سفید در بین جوانان امروزی، گفت: نگاه جامعهی امروز در حال تغییر است و اگر بخواهیم مانع گسترش الگوهای نامتناسب با ارزشهای فرهنگی در جامعه شویم، باید به جای آن، الگویی متناسب داشته باشیم. امروز مفهوم عشق تغییر کرده است و جوانان بهدنبال معنای جدیدی از عشق هستند و از سویی الگوی داخلی مناسبی برای این امر وجود ندارد و لذا جوانان با مشاهدهی الگوهای خارجی در تلاش هستند که به آنها برسند اما با شرایط اجتماعی متفاوت، دستیابی به آن هم غیرممکن است.
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز یادآور شد: روابط زمانی نامتعارف شناخته میشودکه متناسب با ارزشهای فرهنگی جامعه نباشد، هرچند یک رفتار ممکن است در یک جامعه بهدلیل مطابق بودن با ارزشهای آن جامعه، امری عادی باشد اما وقتی در یک جامعه الگویی متعارف برای عرضه وجود نداشته باشد، الگوهای نامتعارف جای آن را میگیرد.
111