خیابانهای دوحه مملو از پرچم و نمادهای ۳۳کشور است: ۱+۳۲
۳۲تیمی که در پروسه مرسوم به مسابقات جام جهانی راه یافتهاند، بخت و اقبالشان را برای پیروزی و موفقیت در جام امتحان میکنند، گاه میبرند و گاه میبازند، هوادارانشان میخندند و گریه میکنند، پرچمشان در بازیهایی که حضور دارند حاضر است و در بازیهایی که حضور ندارند غایب، نهایتا هم حاملان یک پرچم با جام طلایی عکس یادگاری میاندازند و پرونده این جام بسته میشود. اما داستان آن بعلاوه یک فرق میکند. حاضرِ غایب در جام است، پرچمش در همه مسابقات گوشهای از ورزشگاه میرقصد، لابلای جشن پیروزی همه تیمها میشود آن را دید، قاب مشترک ملتهایی است که با هم رقابت میکنند و با آن رفاقت؛ پرچم فلسطین شاید بعد از پرچم قطری که به شکل رسمی در همه جای شهر قابل رویت است، دومین پرچم حاضر در همه قابهای جام جهانی ۲۰۲۲ باشد. میزبانی قطر در این دوره از مسابقات فرصت کمنظیری به فلسطینیها و حامیان این زمین اشغال شده داده است تا بار دیگر دیگر فراموش نشدن این آرمان را به همه یادآور شوند. در سوی دیگر اما رژیم صهیونستی هم چشم بر این رویداد بزرگ جهانی و میلیونها توریستی که راهی قطر شدهاند نبسته و در پوشش هواداری و خبرنگاری تعدادی را راهی دوحه کرده است.
نخستین شب حضور در دوحه و همزمان با بازی افتتاحیه راهی میادین شلوغ شهر شدم، جایی که هواداران تیمها جمعشان جمع بود و صدای کریخوانشان بلند، اولین چیزی که توجهم را جلب کرد تعداد زیاد پرچمهای فلسطین در دست حامیان تیمهای عربی بود(اجازه دهید بعدا یک اشاره دیگری به این خواهم کرد)، در بین آنها نیز تونسیها بیش از سایرین با این پرچم حاضر بودند. رابطه نزدیک فلسطینیها با کشورهای شمال آفریقا مانند مصر، الجزایر، مراکش، تونس و… برایم چیز غریبی نبود. اما جالبتر از همه اینها، همراهی توریستهای سایر کشورها با این پرچم بود. بسیاری از فلسطینیها با پرچمهایشان در جمعهای هواداری حاضر میشدند و یکباره گروه گروه هواداران اروپایی و آمریکای لاتینی از آنها درخواست انداختن عکس یادگاری داشتند. بازی با انگلیس و در ورودی ورزشگاه خلیفه دوحه بودم که تعدادی هوادار انگلیس را با تیشرتهای منقش به شعار Free Palestine دیدم. شب بعدش در مترو با یک جوان فلسطینی وارد گفتگو شدم، تا نام ایران را شنید تصاویر حضورش در بازی ایران و انگلیس را نشانمان داد و گفت با پرچم فلسطین در سکوی ایرانیها نشسته است.
برای من فلسطین همواره بیشتر از کلیشهها و روایت یک خطی رسمی معنا و مفهوم داشته است. درباره آن تا حدی مطالعه داشتهام و اخبارش را تخصصی دنبال میکنم. برای همین تعجب آور نبود که هنگام نشان دادن نماد پیروزی در مقابل فلسطینیها و آرزوی آزادی آن سرزمین شریف، خیلی از فلسطینیها با تعجب نگاهم کنند! واقعیت آن است که برخلاف حمایت تمام قد کشورم از گروههای مقاومت فلسطینی، کمترین ابزاری برای ارتباط میان ایران و مردم فلسطین(بخصوص ساکنان اردوگاههای اردنی) وجود ندارد و بسیاری از آنها باورشان نمیشود که ایران طرفدار کشورشان است. حالا در نبود فضای ارتباطی میان مردمان ۲کشور، غلبه روایتهای ضدایرانیِ عربستان را در رسانههایشان میشود اضافه کرد. در این فضا شاید باور کردنش سخت باشد که بلند کردن پرچم فلسطین در کنار ایران چقدر کلیشههای غلط درباره ایران را ذهن فلسطینیها سست و بیاعتبار میکرد.
در سوی دیگر ماجرای فلسطین، این حاضرِ غایب در جام جهانی، رسانههای رژیم صهیونیستی هم حضور قابل توجهی در میادین دارند. پروژه عادیسازی روابط با تلآویو که با چراغ سبز عربستان و افتتاح سفارت صهیونیستها در ابوظبی و منامه کلید خورده اما چیزی را در واکنش مردم منطقه نسبت به حضور اشغالگران تغییر نداده است. پرچم فلسطین همه جا هست و هرجا خبرنگاران اسرائیلی حاضر میشوند پرچمها به سمت دوربینهای تلویزیون این رژیم بلند میشود. حضور خبرنگار شبکه ۱۳اسرائیل در محوطه ورزشگاه خلیفه دوحه و تلاش برای گفتگوی با ایرانیان حاضر، هرچند با همراهی برخی از گروههای برانداز و ضدانقلاب همراه بود اما با بازخورد منفی اکثریت ایرانیان همراه شد. هو کردن خبرنگار اسرائیلی در محوطه ورزشگاه احمد بن علی و در حاشیه بازی ایران و ولز در رسانههای زیادی پوشش داده شد. در فضای جشن پس از آن بازی که هواداران ۲تیم هم با عکس یادگاری میانداختند شاهد حضور یک اسراییلی در میان ایرانیان بودم که میگفت: «من یک اسراییلی هستم و ایران را دوست دارم، میخواهم با شما یک عکس یادگاری بیاندازم»، پیشنهادی که البته با واکنش منفی، سرد و بعضا تند ایرانیان همراه بود.
با همه این اوصاف و مشاهدات، میزبانی قطر در جام جهانی۲۰۲۲ فرصت خوبی را به این کشور داد تا وجهه هویتی خود را در میان کشورهای عربی و اسلامی تقویت کند. قطر که در ۲دهه گذشته همواره در تلاش بوده تا خود را بعنوان مهمترین حامی فلسطین و گروههای مقاومت معرفی کند، از فضای عمومی جام بهره مناسبی برای این کار برد. دوحه هرچند اجازه ورود به تعدادی از اسراییلیها را داده(امری که در صورت امتناع احتمالا با واکنش فیفا مواجه میشد) اما بهره لازم را هم برای برجسته کردن حمایتش از فلسطین برده است. قطر کلیشه همراهی مردم مسلمان با موجودیت اسرائیل را در سطح یک فستیوال جهانی ضعیف کرده و در همراه کردن فلسطینیها با خود نیز موافق بوده است. شاید دیر، اما لازم است که ایران نیز فلسطین را با تکثر طیفهایش و زبان نسل جدیدش شناسایی کند.
انتهای پیام