فریبا شاهباز کارشناس اجتماعی درگفتگو با خبرنگار پایگاه خبری اقتصاد جوان گفت : خانواده یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی نیازهای بنیادی دیگر، مسوولیت اصلی را به عهده دارد. خانواده، مرکب از گروهی از افراد است که از طریق خون، ازدواج یا فرزند خواندگی به یکدیگر مربوط و منسوب بوده، برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی می کنند.
در گذشته خانواده از نوع گسترده بوده و شاید سه نسل در کنار هم زندگی میکردند. علاوه بر این خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی و اقتصادی قلمداد میشد که هم خود تولیدکننده و هم مصرف کننده بود. در حالیکه امروزه خانواده به نوع هستهای که متشکل از زن و شوهر و فرزندان است، تبدیل شده است. روابط خویشاوندی چندان در آن اهمیت ندارد و مصرفگرایی، صفت بارز اکثر خانوادهها شده است.
نکته درخور تأمل از نظر جامعهشناختی آن است که تقدس بخشیدن به شکل یا ساختار معینی از خانواده، چه توسط جامعه و چه توسط حکومتها، توجیه ناپذیر است.
زندگی، پدیدۀ سیال و پویایی است و نمیتوان انتظار داشت که تحولات اقتصادی و اجتماعی در جوامع رخ دهد ولی خانواده به همان شکلی که هست باقی بماند.
اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردی می کوشند اراده خود را بر تأسیس آن و قبول تکالیفی که شرع برای آنها معین کرده است محقق گردانند. بر این اساس خانواده یک تأسیس حقوق ی به حساب خواهد آمد که اعضای آن با رشته خونی با هم پیوند پیدا می کنند.
جامعه شناسان خانواده را یک پدیده تاریخی می دانند که از اجتماع کلی جدا نیست.
خانواده یک واحد اجتماعى است که هدف از آن در نگاه قرآن, تأمین سلامت روانى براى سه دسته است; زن و شوهر, پدر و مادر و فرزندان. همچنین هدف, ایجاد آمادگى براى برخورد و رویارویى با پدیده هاى اجتماعى است.
خانواده با وجود اينكه اولين واحد اجتماعي شناخته ميشود، داراي پيچيدگيهاي فراواني است؛ به طوري كه شناخت آن و تأثيرات و كاركردهاي آن بسيار مورد توجه صاحبنظران مختلف بوده است و
شبکه روابطی که بر اساس آن اعضای یک خانواده در پیوند و ارتباط با یکدیگر قرار می گیرند زیر نفوذ قوانین، آداب و رسوم و سنت هایی است که پایگاه ها و نقش های افراد را تعیین می کند.
خانواده ایرانی بهصورت سنتی یک خانواده عشایری، روستایی و پیشهوری شهری بوده است. وقتی از خانواده عشایری به سمت خانواده شهری میرویم، بُعد خانواده کم میشود. قطعاً در یک ایل و قبیله افراد بیشتری با یکدیگر زیر یک سقف و زیر یک چادر زندگی میکنند، این چادرها در کنار هم هستند و ارتباطات خویشاوندی قوی دارند.
فرد گرايي و اصالت لذت هاي دنيايي ، سلامت، ثبات و حتي کيان خانواده را به خطر انداخته و آسيب هاي جدي اجتماعي به وجود آورده است ،در حاليكه اين موضوع چنان که بايسته است، به دغدغه اصلي انديشمندان و مسئولان جامعه تبديل نشده
تحکیم خانواده جامعه را به سمت آرمان های مطلوب سوق می دهد، لذا باید جوانان را ابتدا به ازدواج تشویق نمود و روش های استحکام زندگی خانوادگی را به آنها آموخت. ازدواج علاوه بر اینکه مورد تأکید اسلام و سنت رسول اکرم(ص) است، باعث احساس تعهد در فرد نسبت به خانواده و اجتماع، ارضای غرایز انسانی، دوری از گناه و پاکدامنی و ایجاد آرامش و تکامل انسان است.
خانواده با یک ازدواج شکل میگیرد و براساس انتظارهایی که از یکدیگر و زندگی مشترک داریم، قواعد و الگوهای آن مشخص میشود. هرچه انتظارهای ما درستتر و منطقیتر باشد، خانوادهای سالمتر و طبیعیتر خواهیم داشت.
بدون خانواده، نه تنها هویت انسانی بشر نابود میشود، بلکه تلاشهای فردی و اجتماعی نیز در حقیقت بیثمر و نافرجام خواهد ماند.
محبت و عشق واقعى، احساس نیاز عاطفى، نیاز جنسى، و داشتن فرزند، به عنوان مهمترین عوامل استحکام خانواده یادشده است، که عوامل بیرونى و قوانین کشورها و فرهنگ جامعه مىتواند این عوامل را تشدید یا تضعیف کند.
نگارنده مقاله : فریبا شاهباز
2 نظرات
بسیار عالی
مطالعه چنین مطالبی میتونه برای شناخت یک خانواده اصیل ایرانی کمک بسزایی بکنه.
مقاله بسیار خوب و اجتماعی بود.نظرات ایشان بسیار منطبق با اصول و واقعیات اجتماعی است .توسعه این نظرات و پردازش آن توسط نویسنده میتواند بسیار در پیشبرد اهداف اجتماعی موثر باشد