اعتبار ميزان راي ملت وجمهوريت در نظام جمهوري اسلامي

 عزيزان من ! كه اميد نهضت اسلامي به شماست، در روز تعيين سرنوشت كشور بپاخيزيد ، و به صندوق ها هجوم آورديد و آراي خود را در آنها بريزيد، و با كمال آرامش و مراعات كامل اخلاق انساني اسلامي ، اين امر مشروع را انجام دهيد. امام خميني (ره)  

مقدمه

در شرايط كنوني جامعه اسلامي ، انتخابات و واكنش هريك از ما در برابر يكي از حساس ترين، گسترده ترين و اثر گذارترين صحنه­هاي امتحان الهي است. حضور و مشاركت در آن براساس موازين فقهي و فتاواي مراجع تقليد و نظرات صريح و مكرر حضرت امام خميني (ره) و رهبر بزرگوار انقلاب تكليف شرعي و واجب عيني است و بي تفاوتي در آن گناهي نابخشودني و ظلمي است برخود و جامعه .

بزرگان دين در تفسير خاكدان طبيعت كه مهبط آدمي و عرضه تكامل و يا انحطاط اوست، دنيا را در دار امتحان و ابتلا” ناميده اند، نتيجه اي كه از يكايك آزمونهاي پياپي در كارنامه عمل انسان در اين جهان ثبت ميشود و نمره­هاي منفي و مثبتي كه مي­گيرد و معدلي كه در پايان كار بدست مي­آورد وضعيت او را در جهان ديگر مشخص مي­سازد . همين كارنامه و نتايج امتحانات مكرر اينجهاني است كه ملاك ارزشيابي و تعيين جايگاه هركس در قيامت مي­شود و “صراط” و “ميزان” و حسابرسي و “ثواب و عقاب” نيز بر همين پايه استوار است ؛ فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره و من يعمل مثقال ذره شر يره.

 ميزان راي ملت است

به موجب آيات الهي و احاديث پيشوايان معصوم (ع) آدمي از زمان تكليف تا لحظه مرگ در تمام رفتارها و گفتارهاي ارادي خويش و در همه عرصه­ها از خلوتگاه رابطه با خويش  گرفته تا رابطه با ديگران و جامعه و رابطه با طبيعت و رابطه با خدا، مكلف به تكاليف و ملزم به رعايت قوانيني است كه از سوي خالق هستي در شريعت وضع شده است. ميزان درستي و نادرستي اعمال انسان­ها به ميزان تطبيق اعمال و رفتار آنها با اين تكاليف بستگي كامل دارد. آزمونهايي كه آدمي همواره درمعرض آن قرار دارد از لحاظ قلمرو تأثير يكسان نيستند.

اثر برخي مستقيماً به فرد باز مي­گردد و دامنه اثر مثبت و يا منفي برخي از رفتارها به ديگران و جامعه نيز كشيده مي­شود و اينجاست كه مسئوليت سنگين و دشوار تر مي­شود. بزرگي پاداش و سنگيني جزا و عقاب نيز متناسب با حيطه تأثير  واكنش­ها و عمل ما خواهد بود.

اين منطق كه رأي يك نفر چه تأثيري دارد! و ديگران راي مي­دهند ، يا  اينكه : بالاخره كسي انتخاب مي­شود چه من شركت كنم يا نكنم !! منطق افراد ضعيف النفس است كه به همين نسبت از فرهنگ و تعهد و ديانت بدورند. عدم مشاركت درتعيين سرنوشت خويش و جامعه و ملت خويش وسپردن سر رشته كار به ديگران مبين سطح آگاهي و شعور فرهنگي و سياسي چنين افرادي است و البته ملت رشيد ايران در جريان حوادث انقلاب و پس از آن بارها ثابت كرده است كه نه تنها در انتخابات كه بارزترين عرصه تجلي اراده ملي و ديني است بلكه درتمام عرصه­هاي حيات اجتماعي عزم خويش را بر عمل به تكاليف اللهي جزم كرده است و راه درستي را كه يافته است مي­پيمايد، همان راهي كه فرزانه­اي چون امام خمینی (ره) رفته است و اكنون نيز خلف صالح او مي­پيمايد. مطمئنترين مرجعي كه نظريات راهگشاي او مي­تواند راهنماي عمل صحيح ما در انتخابات باشد آرا و رهنمودهاي رهبر كبير انقلاب اسلامي است كه هم اينك دركلام رهبر معظم انقلاب جلوه گر است.

با مروري بر رهنمودهاي حضرت امام خمینی (ره) درباره انتخابات دريك جمع بندي اجمالي مي­توان گفت: آرا امام خمینی (ره) ناظر بر سه جنبه از مسائل انتخابات مي­باشد:

1-اصل انتخابات و اهميت مشاركت در آن

2-تبليغات انتخاباتي

3-معيارهاي انتخاب

1-اصل انتخابات و اهميت مشاركت درآن

حضرت امام خمینی  (ره) نظام جمهوري اسلامي را نظامي ديني و مردمي مي­داند كه ثبات و اقتدار آن با حضور و مشاركت گسترده اقشار مختلف مردم پيوندي ناگسستني دارد. بر اين اساس شركت در انتخابات به عنوان يكي از مهمترين تكاليف شرعي و اجتماعي تلقي مي­شود و عواملي كه سبب كاهش نقش مردم و كمرنگ شدن حضور آن­ها در انتخابات مي­شوند عوامل باز دارنده انقلاب مي­باشند. بارها حضرت امام خمینی (ره) بر وجوب شركت در انتخاب فتوا داده و وصيتنامه سياسي و الهي خويش نيز با آن سفارش اكيدا دارند. از ديدگاه امام خمینی (ره) هر چه حضور مردم در انتخابات بيشتر و قويتر باشد اين مشاركت علاوه بر عمل به تكليف شرعي و افزايش ضريب جهت انتخاب، نشانه اقتدار نظام و سبب نوميدي و عقب نشيني دشمنان انقلاب مي­باشد.

2- اصل تبليغات انتخاباتي

حضرت امام خمینی (ره) در اين بحث سفارشاتي روشنگر دارند “استفاده از وجوهات شرعي و بيت المال و اموال اداري و عمومي در تبليغ  به نفع كانديدها جايز نيست. تبليغات بايد به دور از تفرقه و تشتت و در فضايي اكنده از برادري و صميميت و روحيه مسابقه در امر خير باشد و تبليغ منفي عليه كانديدهاو غيبت و اتهام و هجو و هتك حرمتها تخريب چهره­ها گناه است و فضاي مقدس و عبادي انتخابات را آلوده مي­سازد.”

3-معيارهاي انتخاب

امام خمینی (ره) با تاكيد بر اينكه : ميزان راي ملت است، و با تكيه بر رشد و بلوغ سياسي ملت ايران و آزادي مردم در انتخابات ، تحميل نظر و راي شخصي و جناحي بر ديگران را به هر شكلي ممنوع مي­دانست و دخالت غير قانوني در امور انتخابات، تحميل نظر و راي شخصي و جناحي بر ديگران را به هر مشكلي ممنوع مي­دانست و دخالت غير قانوني درامور انتخابات را جايز نمي­شمرد. حضرت امام خمینی (ره) به روحانيت سفارش اكيد فرموده است كه اينان به عنوان امناي ملت ضمن مشاركت و ارائه نظر خويش ،‌با همه كانديداها بايد برخوردي پدرانه و محبت آميز داشته باشند. حفظ حرمت نهادهاي قانوني و شوراي نگهبان و رعايت قوانين انتخاباتي از ديگر سفارشات موكد امام خميني(ره) در اين زمينه مي­باشد.]1[

همگاني بودن مشاركت

واقعيت اين است كه اداره امور هر جامعه در برگرنده تمامي افراد آن جامعه و ايجاد كننده حق و تكليف براي همه انها مي­باشد اگر هدف اصلي اداره جامعه را استقرار نظم و امنيت و تأمين عدالت براي همه افرادي بدانيم كه در آن زندگي مي­كنند، به نظر مي­رسد كه اين منفع عمومي مبين اشتغال فكري و مستلزم مشاركت و مسؤليت همگاني در زندگي مشترك و جمعي باشد.

با اين ترتيب، دموكراسي پذيرايي اقتدار حكومتي است كه از طريق انتخابات آزاد مردم راي اكثريت را بدست آورده است. وانگهي، دموكراسي آزاد ارائه كننده نمايندگي است كه از طرف مردم جامعه را اداره مي­كند. اين نمايندگي از زمان اعطاي آن، بر اساس انتخابات تا انتخاباتي ديگر اعتبار خواهد داشت. ]2[

سازماندهي مشاركت مردم

وسيله مشاركت مردمي درتعيين سرنوشت سياسي عبارت از حق رأي است كه براي آنها اين امكان را فراهم مي­سازد تا زمامداران خود را انتخاب كنند. حق راي مشروط به شرايط ذيل است:

1-عموميت راي : با قبول اينكه يكي از نشانه­هاي بارز دموكراسي مشاركت همگاني است ، همه اهالي بدون هيچگونه تبعيض نژادي ، ديني ، جنسي ، اقتصادي و اجتماعي ، بايد حق مشاركت در انتخابات را داشته باشند.

2-تساوي : تساوي همه مردم در مقابل قانون اقتضاء مي­كند كه حق راي براي همگان برابر باشد. در گذشته­اي نه چندان دور، پاره­اي از عوامل همچون طبقه اجتماعي (دراتحاد شوروي /1920/ راي يك كارگر = 5 راي كشاورز)، ثروت (فرانسه، يك راي ثروتمندان = 2 راي افراد معمولي)، تحصيلات (انگلستان ، اعتبار راي ديپلمه­ها) و … در انتخابات به شمار مي­رفت. در زمان حاضر، در اكثر كشورهاي مردم بودن راي، اهالي بايد آزادانه قادر به راي دادن باشند. منظور از آزادي راي اين است كه افراد مجبور به مشاركت يا عدم مشاركت نباشند.

4-آزادي انتخاب شدن:

بديهي است كه مجموعه شرايط انتخاب كردن براي انتخاب شدن نيز بايد وجود داشته باشد و اين بدان معناست كه اهالي براي انتخاب آزادانه، داوطلبان متعددي را پيش روي داشته باشند. وانگهي، حق مشاركت اهالي در تعيين سرنوشت خويش بايد تا آن حد باشد كه همه افراد متكبر و متعدد زمامداري با ارائه برنامه هاي سياسي خود به شهروندان امكان مطالعه و انتخاب اصلح را بدهند.]3[

جمهوریت معادل لیبرالیسم غربی یا برآمده از آن نیست            

روح جمهوریت و حق مردم در تعیین سرنوشت و امر حکومت به هیچ وجه مبتنی بر لیبرالیسم غرب که محتوای جمهوری های غربی را تشکیل می‏ دهد، نیست بلکه امری عقلانی و فطری است که غرب آن را به نفع خویش مصادره کرده است. متأسفانه گفتمان لیبرالیسم غربی با بهره‏مندی از ابزارهای فرهنگی ـ سیاسی و اقتصادی، سلطه خویش را بر ادبیات رایج در علوم سیاسی آکادمیک به ناروا تحمیل نموده است. ویژگی مشترک تمامی مکاتب غیردینی و غیراسلامی درباره ملاک مشروعیت حکومت، منحصراً بر معیارهای بشری و رفتارها و میل و اراده انسان ها استوار گردیده است. از لحاظ فلسفی و عقلانی این تفکر در ذات خویش دچار تعارض است زیرا اثبات مشروعیت تصرف در حدود و حقوق دیگران و جامعه که حقی است برتر، با اصل اولیه و فطری آزادی و برابری حقوقی انسانها منافات دارد. بن‏ بست تئوریک لیبرال دموکراسی غربی علی‏رغم نظریات جدیدی که دائماً ارائه می‏دهند همچنان لاینحل باقی مانده است. این بن‏ بست فقط در سطح مباحث نظری نمایان نیست بلکه در عمل نیز نظامهای سیاسی مبتنی بر لیبرال دموکراسی با تعارض های جدی مواجه اند. در واقع مشروعیت حکومت های غربی عملاً بر ماکیاولیسم یعنی نظریه‏ ای که قدرت برتر را مشروع می‏ داند استوار است و اصل تنازع بقا و مشروع بودن بقای فرد و یا حکومت قوی تر و برتری نژادی غرب جای اصل آزادی و برابری انسانها را گرفته است. تأثیر عینی و عملی این تعارض در امور زیر کاملاً مشهود است:  در به رسمیت شناختن حق وتو برای قدرتهای بزرگ، مشروعیت دادن به حمایت غرب از رژیم های کودتایی و استبدادی در آسیا، افریقا و امریکای لاتین از سوی مدعیان دموکراسی های غربی به استناد تأمین منافع ملی (نظیر حمایت از شاه مستبد ایران قبل از انقلاب، حمایت از دیکتاتوری صدام قبل از حمله به کویت و حمایت از رژیم های استبدادی موروثی در خاورمیانه، حمایت از رژیم نژادپرست افریقای جنوبی در گذشته) و سیاست دوگانه درباره اصل عدم مداخله در امور دیگران و مشروع دانستن اشغال کشورها و براندازی حکومت ها (افغانستان، عراق، گرانادا و…)، نسل‏ کشی در صربستان و بوسنی، سیاست تبعیض‏ آمیز آشکار غرب در مشروع دانستن حق داشتن سلاح های اتمی و تأسیسات هسته‏ ای برای قدرت های برتر، و از همه بدتر سیاست استراتژیک غرب در رسمیت دادن به رژیم نژادپرست صهیونیستی که بنیان آن برخلاف تمامی اصول آزادی و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر کشتار صاحبان فلسطین و آواره ساختن میلیون ها نفر از ساکنان آن و جایگزینی یهودیان فراخوانده شده از سراسر جهان بوده است و همچنین کارشکنی و مخالفت با حاکمیت مسلمانان در الجزایر، ترکیه و … که با روش دموکراسی (رأی‏ گیری) بر سر کار آمده بودند. آری، دفاع از «جمهوریت» در قاموس فرهنگ امام خمینی (ره) هیچ نسبتی با لیبرالیسم غربی که محتوای جمهوری های غرب را تشکیل می‏ دهد، ندارد. امام خمینی (ره) می‏ فرمایند:

 نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهوری اسلامی، به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام در خیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمی خواهیم و حکومت عدل اسلامی و جمهوری اسلامی می خواهیم ]4[. اگر اسلام نباشد که دیگر جمهوری اسلام معنا ندارد. ما همه فریادمان و همه ملتمان فریادشان این بود که ما اسلام را می خواهیم ]5[. جمهوری اسلامی که ملت ما می خواهد این است که محتوای این جمهوری احکام اسلام باشد و تمام مملکت روی احکام اسلام اداره بشود ]6[.

در ادبیات امام خمینی (ره) نقد محتوای جمهوری های غربی فراوان بچشم می خورد. از دیدگاه امام خمینی، فاشیسم، نازیسم و کمونیسم که بزرگترین جنایت ها را در حق بشریت روا داشتند مولود طبیعی غرب و برخاسته از متن همان اندیشه‏ ای است که بشر و صِرف تشخیص آدمی را جای هدایت خالق آگاه و رحیم نهاده است. جنگ های جهانی و کشتار بیش از 40 میلیون انسان بیگناه محصول همان بن‏ بست فکری اومانیسم غربی است. همین اندیشه بود که بمباران اتمی هیروشیما و کشتار 150 هزار نفر را توجیه کرد و جنایات غرب در ویتنام را پدید آورد. در هیچ یک از مواردی که گفته شد اندیشه الهی و اسلام و مسلمانان کمترین نقشی نداشتند. این پنداری نادرست است که تصور شود آثار زیانبار لیبرالیسم مربوط به ملت های دیگر بوده است ولی برای خودشان رفاه و آسایش و آزادی آورده است. نسل‏ کشی های جنگ های جهانی و جزیره بالکان در اروپا اتفاق افتاد. هم اکنون بحران جدی امریکا و اروپا مسائل عمیق بحرانهای تبعیض نژادی و مهاجرین است که نمونه‏ ای از آن را در وقایع اخیر فرانسه شاهد بودیم. نژادپرستی افراطی دوباره در غرب موجی نیرومند پدید آورده است، فروپاشی ارکان اخلاقی جامعه و کانون های خانواده و افزایش جرم و جنایت، ایدز و صدها بلیه فراگیر از این دست مسائل جدی و مبتلابه غربند که بحران مشروعیت اندیشه لیبرالیستی را به نمایش گذارده‏ اند.

جمهوری به چه معنا؟                  

بیان مطالب فوق تأکید بر آن است که نگارنده و معتقدان به اندیشه امام خمینی (ره) در هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‏طلب در دفاع جدی از «جمهوریت» نظام و حق الهی دخالت مردم در تعیین سرنوشت خویش هیچ نسبتی با لیبرالیسم افسارگسیخته غربی ندارند. ما درباره جمهوریت در نظام اسلامی ایران سخن می‏ گوییم. دموکراسی امریکایی همچون اسلام امریکایی هر دو ارزانی آقای جرج بوش و جهان غرب باد. سخن ما از «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه زیاد است و تضعیف هر یک از دو قید مذکور را خلاف خط امام خمینی (ره) و خلاف مصالح کشور می‏دانیم. ما جمهوریت منهای اسلامیت را تفکری باطل و استعماری و پوششی برای جایگزینی محتوایی دیگر به‏ جای فرهنگ غنی کشورمان یعنی اسلام عزیز و مکتب اهل بیت(ع) می‏ دانیم. زیرا نظام و ساختار جمهوری بدون محتوا یک امر خیالی و موهوم و ناممکن است. هر نظام سیاسی با هر قالب و عنوان چه جمهوری و چه غیر آن عقلاً هدف ها و برنامه‏ هایی را می‏ بایست پیگیری کند و لامحاله تابع یک نظام بینشی و ارزشی خاصی است. اینکه رواج داده‏ اند که دو نوع نظام سیاسی یا دو نوع اندیشه و رویکرد داریم: ایدئولوژیک و غیرایدئولوژیک، منطقاً حرفی است از پایه بی‏ اساس. هیچ انسانی نیست که در رفتارهای آگاهانه‏ اش تابع یک نظام ارزشی یعنی ایدئولوژی نباشد و به طریق اولی هیچ نظام غیرایدئولوژیک از بدو تشکیل اجتماع در عالم تا به امروز و تا همیشه نخواهیم داشت؛ حتی پوچگرایی، نیهیلیسم و سکولاریسم نیز خود تابع یک ایدئولوژی و نظام ارزشی معینی است. دفاع ما از جمهوریت نظام به پیروی از امام خمینی (ره) با تکیه بر اندیشه اسلامی با قرائت امام خمینی است. ما که از جمهوریت نظام اسلامی دفاع می‏ کنیم منظورمان از جمهوری به تعبیر امام خمینی (ره) همان معنای رایج در عرف سیاست است که این معنا به هیچ وجه برآمده از جهان‏بینی و ایدئولوژی غربی نیست بلکه تأکید بر حق بشر در دخالت بر سرنوشت خویش یک امر فطری الهی است و هرگز در تعارض با حقوق بندگی و حقوق‏ الله نیست. جمهوریت یعنی نفی استبداد و بنا نهادن حکومت و ساختارهای اصلی آن بر رأی و خواست مردم و مسئولیت‏ پذیری حکومت در برابر مردم. هر چه جمهوریت یک نظام تقویت شود نقش‏ آفرینی مردم در حکومت بیشتر می‏ شود و نقش مردم منحصر به تأیید نظام یا انتخاب زمامداران نیست بلکه مشارکت واقعی مردم در امور حکومت و اصل نظارت مستمر و همگانی پس از انتخاب است که در فرهنگ دینی ما به عنوان یک واجب به نام امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت به ائمه مسلمین و مسئولیت همگانی کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته تعبیر شده است. اگر حق  مسلمانان در سپردن زمام امور بلاد اسلامی به پیشوایان راستین دین همانگونه که پیامبر اسلام(ص) و قرآن خواسته است، غصب نمی‏ شد و جمهور مؤمنان معتقد در خلافت استبدادی امویان و عباسیان به نام دین با دسیسه‏ های گوناگون از عرصه انتخاب و تصمیم‏گیری ها کنار زده نمی‏ شدند قرن ها پیش از این نظام جمهوری اسلامی واقعی تشکیل شده بود. مجدداً تأکید می‏کنم نزاع ما لفظی نیست، بلکه معنای جمهوریت مورد نظر است که آیا حکومت مشروع و اسلامی می‏ بایست بر پایه خواست و رضا و رغبت مردم بنا نهاده شود و یا حکومت برخلاف رأی و نظر مردم نیز می‏ تواند اسلامی باشد؟ امام خمینی (ره) می‏ فرماید:

اینجا آرای ملت حکومت می کند . اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد و این ارگان ها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچیک از ما جایز نیست ]7[.

ما موظفیم حالا که جمهوری اسلامی رژیم رسمی ما شده است همه بر طبق جمهوری اسلامی عمل کنیم. جمهوری اسلامی یعنی رژیم به خواست مردم؛ و احکام، احکام اسلام …. و الآن رژیم رسمی ما جمهوری اسلامی است و مانده است اینکه احکام، احکام اسلامی بشود]8[ .

اگر یک کشور بخواهد یک کشور سالمی باشد باید بین دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد و مع الاسف در رژیمه ای شاهنشاهی و بخصوص در رژیم اخیر (پهلوی) این معنا عکس بود … این باید یک عبرتی باشد برای دولت ها. در رژیم اسلامی شاید در رأس برنامه همین تفاهم ما بین دولت و ملت باشد یعنی نه دولت خودش را جدا می‏داند و بخواهد تحمیل بکند و مردم را تهدید بکند، ارعاب بکند، اذیت بکند، و نه مردم در صدد این بودند که دولت را تضعیف بکنند یا فراربکنند از مقررات دولتی ]9[.

در قرائت امام خمینی از جمهوری اسلامی، «جمهوریت» هیچ تعارضی با «اسلامیت» آن ندارد بلکه توجه به نقش ناس و مردم و جمهور برخاسته از متن نگاه ادیان الهی و اسلام و قرآن و سیره پیامبر اکرم(ص) و دوران امامت ظاهری امام علی(ع) است. «قدرت» موضوع سیاست و حکومت است و یدالله مع الجماعه، آنجا که جماعت و جمهور نیستند یدالله مدد نمی‏ رساند. امام صادق(ع) فرمود:  پیامبر(ص) در مسجد خیف برای مردم سخنرانی کردند و فرمودند:

…. سه خصلت است که دل هیچ فرد مسلمانی با آن خیانت نکند: خالص نمودن عمل برای خدا؛ نصیحت به ائمه مسلمین؛ همراه بودن با جماعت مسلمین … مسلمین همه برادرند. خونشان برابر است و پایینترینشان در برقراری پیمانشان یاری می رساند]10[.

امام صادق(ع) فرمود:  من فارق جماعة المسلمین و نکث صفقة الامام جاء الی الله عزوجل اجذم؛ هرکس از اجتماع مسلمین روی‏گرداند و بیعت با امام را بشکند در قیامت دست‏بریده به محضر خدا می‏آید]11[.

 فلسفه تأسیس کعبه فراهم‏سازی بستر نمایش اراده جمهور و جماهیر اسلامی است؛

جعل الله الکعبة البیت‏الحرام قیاماً للناس. ]12[

 مشکل امروز ما این نیست که محور حکومت یعنی اسلام را در قالب جمهوری ریخته‏ ایم و بر رأی مردم بنا کرده‏ ایم بلکه مشکل آن است که ما در اعتماد به مردم و نقش‏ آفرینی اراده آنان که در یک جامعه اسلامی و با مقاصد اسلامی تجلی‏گر اراده الهی است بهای لازم نداده‏ ایم و در فراخوان عموم آحاد جامعه و خصوصاً جوانان بعضاً دچار چنان تنگ‏نظری هایی شده‏ ایم که خود را از همفکری و حمایت فوج عظیمی از استعدادها و قابلیت های آنها محروم ساخته‏ ایم و در سطح جهان اسلام نیز دقیقاً مشکل ـ البته به مراتب شدیدتر ـ همین است. معجزه‏ هایی که به تعبیر امام در طول تاریخ مبارزه و 26 سال گذشته شاهد بوده‏ ایم همه به خاطر حضور مردم و احساس دخالت در سرنوشتشان بوده است. پس به‏گونه‏ ای ساختار نظام مطلوبمان را نظریه‏ پردازی نکنیم که از این نعمت بزرگ الهی محروم شویم. مردم زمانی حاضرند تا حد جانبازی از حکومت اسلامی پشتیبانی کنند که رأی و نظرشان را تعیین کننده و مؤثر بدانند همانگونه که تاکنون چنین بوده است.

دیدگاه رهبر معظّم انقلاب اسلامی                         

 …انتخابات نماد حرکت اسلامی در کشور ماست. انتخابات، هدیه‏ی اسلام به ملت ماست. امام بزرگوار ما حکومت اسلامی به روش انتخاباتی را به ما یاد داد. حکومت اسلامی در ذهن‏ها و خاطره‏ها به شکل خلافت‏های موروثی به یادگار مانده بود؛ خیال می‏کردند حکومت اسلامی یعنی مثل خلافت بنی‏امیه و بنی‏عباس یا خلافت ترکان عثمانی؛ یک نفر با نام و شکل ظاهری خلیفه، اما با باطن و عمل فرعون و پادشاهان مستبد؛ بعد هم که از دنیا می‏رود، یک نفر را به جای خود معین کند. در ذهن مردم دنیا، حکومت اسلامی به این شکل تصویر می‏شد؛ که بزرگترین اهانت به اسلام و حکومت اسلامی بود. امام خمینی (ره)، حکومت اسلامیِ به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعیین منتخب مردم را ـ که لبّ اسلام است ـ بار دیگر برای مردم ما معناکرد و در جامعه‏ی ما تحقق بخشید. امروز در کشور ما مسئولانِ سطوح مختلف به‏وسیله‏ی مردم انتخاب شده‏اند؛ یا مستقیم یا غیرمستقیم. مسئول انتصابی، مسئولیت موروثی، مسئولیت به خاطر پول و چیزهای مادی و دنیوی، در نظام جمهوری اسلامی نداریم. انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان تعیین رهبری، و انتخابات شورای شهر جزو افتخارات ملت ایران، جزو افتخارات اسلام، و جزو افتخارات شخص امام است…. مردم‏سالاری دینی ـ که مبنای انتخابات ماست و برخاسته از حق و تکلیف الهیِ انسان است ـ صرفاً یک قرارداد نیست. همه‏ی انسان‏ها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارند؛ این است که انتخابات را در کشور و نظام جمهوری اسلامی معنا می‏کند. این، بسیار پیشرفته‏تر و معنادارتر و ریشه‏دارتر از چیزی است که امروز در لیبرال دمکراسی غربی وجود دارد؛ این از افتخارات ماست؛ این را باید حفظ کرد]13[.

…در قانون اساسی ما و در تعالیم و راهنماییهای امام خمینی (ره)، همیشه بر این نکته تأکید شده است که نظام بدون حمایت و رأی و خواست مردم، در حقیقت هیچ است. باید با اتّکاء به رأی مردم، کسی بر سر کار بیاید. باید با اتّکاء به اراده مردم، نظام حرکت کند انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات خبرگان، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات دیگر، مظاهر حضور رأی و اراده و خواست مردم است. این یکی از عرصه‏هاست. لذا امام خمینی (ره) بزرگوار، هم در دوران حیات خود به‏شدّت به این عنصر در این عرصه پایبند باقی ماند و هم در وصیّت‏نامه خود آن را منعکس و به مردم و مسئولان توصیه کرد. درحقیقت انتخابات و حضور مردم در صحنه انتخابِ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و یا سایر انتخابهایی که می‏کنند، هم حقّ مردم است، هم تکلیفی بر دوش آنهاست. در نظام اسلامی، مردم تعیین‏ کننده‏اند. این هم از اسلام سرچشمه می‏گیرد]14[.

نتيجه گيري :

جمهوري اسلامي با معرفي امام خميني(ره) و تاييد اكثريت مردم ايران به عنوان نوع حكومت پس از سقوط
رژيم شاه مشخص گرديد. قانون اساسي اين نوع حكومت يعني جمهوري اسلامي رامورد توجه قرار داده است.
در اين خصوص انتخابي بودن رهبر، انتخابي بودن رئيس جمهور، انتخابي بودن اعضاي مجلس شوراي اسلامي، انتخابي اعضاي شوراها و به رسميت شناختن حقوق و آزادي­هاي اساسي براي افراد ملت از مهمترين جلوه­هاي جمهوريت نظام و مبتني بودن نظام بر پايه اصول دين و مذهب، اعلام رسميت دين اسلام، لزوم مطابقت همه قوانين و مقررات نظام با موازين اسلامي و قرار گرفتن ولي فقيه در رأس حكومت از مهمترين جلوه­هاي اسلاميت نظام در قانون اساسي است.

بر اين اساس مي­توان نتيجه گرفت جمهوري اسلامي يك لفظ صوري نبوده بلكه امري واقعي است كه نمايانگر شكل حكومت و مناسبات حاكم بر ان است و ابعاد دوگانه و مشروعيت ساز آن در قانون اساسي تضمين شده و داراي پشتوانه اي محكم است و بسياري از اصول قانون اساسي نشان دهنده دو بعد جمهوريت اسلامي ايران، هر دو بعد جمهوريت و اسلاميت نظام و جلوه­هاي متكثر و متنوع آنها در قانون اساسي مورد توجه قرار گيرد تا شناخت صحيحي از نظام حاصل گردد.

منابع :

[1]. انصاري، حميد، ويژه نامه همايش حقوق مردم و حكومت ديني در انديشه امام ، صفحه139

[2]. خميني، روح الله، آزادي در انديشه امام خميني(ره) ، ناشر موسسه نشر امام خميني(ره)

[3]. هاشمي، محمد، حقوق بشر و آزادي­هاي اساسي، نشر ميزان، جلد 3، صفحه 444

 [4]. صحیفه امام؛ ج8، ص 63.
 [5]. همان؛ ج 10، ص 293.
 [6]. همان؛ ص319.
 [7]. صحیفه امام؛ ج 14، ص 165.
 [8]. همان؛ ج 8، ص 281.
[9]. همان؛ ص 230.
[10]. اصول کافی؛ کتاب الحجه، باب النصیحه لائمة المسلمین.
[11]. همان؛ حدیث 5.
[12]. مائده / 97.
[13]. بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم شانزدهمین سالگرد ارتحال امامخمینی(س) 14/3/1384. (www.khamenei.ir)
[14]. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی‏ در مرقد مطهّر امام خمینی(س)14/3/1380. (www.khamenei.ir)
-پرتال امام خميني (ره)

اقتصاد جوان نیوز دارای مجوز به شماره 86948 از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. این پایگاه خبری از سال 1399 آغاز بکار کرده و هم اکنون از پرمخاطب ترین پایگاه های خبری در حوزه اقتصاد محسوب می شود. این پایگاه خبری زیر نظر مستقیم هیات عالی نظارت بر مطبوعات قرار دارد.

اطلاعات تماس

تمامی حقوق محتوای سایت برای اقتصاد جوان محفوظ است.